مهد علیا با ازدواج دخترش با یک آشپززاده مخالف بود.
به ابتکار ناصرالدین شاه، عزت الدوله به ازدواج امیرکبیر درآمد تا مگرعلقه خویشاوندی و محرمیت این رابطه را اصلاح کند.
جاستین شیل، وزیر مختار انگلیس (که خود از مجریان نقشه عزل امیر بود) ضمن شرحی ستایش آمیز، راجع به عزت الدوله می نویسد: «... برای اینکه مبادا شوهرش را مسموم کنند، هرچه غذا میآوردند اوّل خودش میخورد. ثبات اراده و خوی استواری که در همه مدت نشان داد، شاید درهیچ زن ایرانی دیده نشده باشد.»
واتسون، مورخ انگلیسی مینویسد:« ... تا حدی که تاریخ ثبت کرده، هیچ شاهزاده خانم پرورش یافته دربار مسیحی که به درخشندهترین فضایل اخلاقی و زناشویی خو گرفته باشد نیست که بیشتر از عزت الدوله محبت و فداکاری نسبت به شوهر واژگون بختش نشان داده باشد.»
پس از قتل امیر کبیر
همسر شیل، وزیر مختار انگلیس، می نویسد: «... شاهزاده خانم بیوه امیر را با همان زنی که از اندرون برای در دام افکندن شوهرش فرستاده بودند، به تهران بازگرداندند...بی درنگ به حضور عزت الدوله رفتم که مراتب احترام خود را نسبت به کردار ستوده و کم نظیرش ابراز نمایم...او لباس ساده ماتم بر تن داشت.»
کنت دوگبینو نقل کردهاست که عزت الدوله که با خاطری سرگشته از کاشان بازگشت در نخستین دیدارش با شاه «هرچه فحش بود به او داد».
جسد امیر، پس از قتل در قبرستان «پشت مشهد» کاشان دفن شد. چند ماه بعد، عزت الدوله جنازه را به کربلا فرستاد و درهمانجا دفن گردانید.
پس از قتل امیر کبیر ، عزتالدوله که هنوز در مرگ شوهر سیاهپوش بود، به فرمان مادر با پسر میرزا آقاخان نوری و سپس باشیرخان اعتضادالدولهو بعد از آن بایحیی خان مشیرالدولهازدواج نمود.
عزت الدوله خواهر تنی ناصرالدین شاه پس از قتل امیرکبیر و چند ازدواج نافرجام دیگر،سرانجام به نکاح یحیی خان معتمدالملک درآمد و از این ازدواج دو فرزند آورد یکی همین حسین خان مالک این منزل و دیگری دختری به نام افسرالسلطنه. حسین خان معتمدالملک مردی فاضل و آشنا به دو زبان اروپایی و با بهره از موسیقی بود و جز خدمت در وزارت خارجه شغل دیگر اختیار نکرد. به آخر عمر هم این منزل خود را وقف بهداری کرد و عجالتا بیمارستان شفایحیاییان در منزل او به شفای بیماران مشغول است.
بیمارستان شفایحیاییان که امروز نماد ارتوپدی کشور به شمار میآید، یادآور نیکومنشی و نیکوکاری آنانی است که تنها به خود نمیاندیشیدهاند.